مدح و شهادت امام حسن عسکری علیهالسلام
این داستان زهر و جگـر مستمر شده چـشم پـسـر بـرای پـدر بـاز، تـر شـده تغـییر کرده رنگ رُخت یابن فـاطـمه کز سـوز سیـنهات پسرت با خبر شده آثار زهـر، صورتـتـان را کـبـود کرد معلوم شد که هر چه شده با جگر شده این تب که سوخت جسم تو تاثیر زهر بود؟ یا شعلۀ در است ز تو شـعـله ور شده این تـازگی نـداشت که با یـاد مـادری در کوچه، قـاتـل پـسری میـخ در شده آه ای امام یـازدهم ارث فـاطـمه است اینگونه گر که عمر شما مختصر شده آقا دل شما نـکـنـد سمـت کـربـلاست؟ که لحـظه لحظه داغ دلت بیـشتـر شده خـنـجـر نـمیبـریـد گـلـوی حـسیـن را امـا بـه روی گـردن او کـارگــر شـده خواهر که اِن یَکاد برای تو خوانده بود! دیگر چرا جـمـال منـیـرت نظر شده؟ ای بی ادب بلند شو از روی سیـنهاش سنگینی ات مصیبت این محتضر شده اوج مصیبت تو همین است خواهرت با کـاروان شمر و سنان هـمسفـر شده |